+ نوشته شده توسط محمد در سه شنبه بیست و ششم شهریور ۱۳۹۲ و ساعت
۱۲:۵ ب.ظ |
تجارت بین الملل
واردات و صادرات
+ نوشته شده توسط محمد در سه شنبه پنجم شهریور ۱۳۹۲ و ساعت
۵:۱ ب.ظ |
استراتژی از هزاران سال پيش به عنوان هنری برایانديشيدن درباره چگونه
پيروز شدن در جنگها، سياست و کسبوکار در ميان بوده است. در موضوع
کسبوکار، پژوهشگران و رهبران کسبوکار، ابزارهای برنامهريزی استراتژيک
مختلفی را جهت فکرکردن به چگونگی رقابت اثربخش پيشنهاد دادهاند. ابزار 3C
نيز که در اين نوشتار معرفی میشود، توسط دکتر Kenichi Ohmae در کتابی با
عنوان«ذهن استراتژيک، هنر کسبوکار ژاپنی» معرفی شده است.
معرفی ابزار
ابزار 3C نگاهی
استراتژيک به عوامل مورد نياز برای رسيدن به موفقيت در کسبوکار است. مطابق
با اين ابزار، در زيرساخت استراتژيک يک کسبوکار موفق، سه عامل اصلی بايد
ايفای نقش کنند: تنها با ادغام اين سه عامل در يک مثلث استراتژيک، میتوان
به مزيت رقابتی پايدار دست يافت. استراتژیهای هر سازمان میتواند برمبنای
هر يک از سه راس اين مثلث باشد:
1. استراتژیهای
برمبنای شرکت (Corporation)- هر شرکتی به استراتژی هايي برای بيشينه کردن
نقاط قوتی که جهت رقابت و موفقيت در کسبوکار مرتبط بحرانی هستند، نياز
دارد. استراتژیهای برمبنای شرکت عبارتند از:
توليد يا
برونسپاری: در شرايطی که هزينههای جبران خدمت کارکنان به سرعت رو به
افزايش باشد، برون سپاری بخشی از توليد، تصميمی بحرانی و ضروری به حساب
میآيد. اگر رقبای شما توان تيراژ توليد بيش از وضعيت فعلی را نداشته
باشند، شما خواهيد توانست با برون سپاری علاوه بر غلبه بر نوسانات تقاضا در
بازار، هزينههای توليد خود را به ميزان قابل توجهی کاهش دهيد که منجر به
پيامدهایی استراتژيک برای شرکت خواهد شد.
انتخاب و اولويت
گذاری: لزومی ندارد شرکت شما در تمامی زمينهها شرکتی پيشرو باشد. اگر
بتوانيد تنها در يک زمينه سرآمد باشيد، به تدريج قادر خواهيد بود که در
زمينههای ديگری که در حال حاضر در بازار رقابتی وضعيت متوسطی داريد، بهبود
ايجاد کنيد.
هزينه کرد
اثربخش: اينکار با سه روش قابل انجام است؛ اول، کاهش هزينههای پايه که به
نظر بهترين راه است. دوم، تمرين برای رد انتخابهايي مانند قبول حجم
سفارشات کم، محصول سفارشی يا زمينه هايي که با حذف هزينههای فرآيندی آنها
شرکت کاهش هزينهای قابل قبول خواهد داشت. روش سوم، به اشتراک گذاری
فرآيندی خاص و کليدی با ديگر شرکتها است که البته اين موضوع میتواند باعث
کاهش هزينه چشمگير تمامی شرکتهای مشارکتکننده باشد.
2. استراتژیهای برمبنای مشتری (Customer)- اين استراتژیها از اين قرار است:
مشتری: بر اساس
اين ابزار مشتريان مبنای هر استراتژی هستند. بنابراين هدف اوليه جلب رضايت
مشتری است و بقيه ذی نفعان از جمله سهامداران در اولويتهای بعدی قرار
میگيرند. بديهی است در دراز مدت، شرکتی که مشتريانی راضی داشته باشد، توجه
سرمايهگذاران را به خود جلب خواهد کرد.
بخشبندی اهداف
مشتری: بخشبندی مشتريان بايد براساس هدفی که هر مشتری در استفاده محصول
شما دارد، انجام شود. يک خودرو میتواند با هدف داشتن يک سفر ايمن يا با
هدف حضور در يک مسابقه اتومبيلرانی توسط دو مشتری با دو هدف متفاوت انتخاب
شود.
بخشبندی پوشش
دهی مشتری: اين بخشبندی را میتوانيد براساس مطالعه بازار و بررسی
هزينههای بازاريابی و پوششدهی بازار انجام دهيد. اين قسمت از بخشبندی
مشتری با يک کار حساب شده میتوانند شما را به سوددهی نسبت به رقبا
برساند.
بخشبندی مجدد
در بازار: در يک بازار به شدت رقابتی، شما و رقبای اصلی تان نياز به بررسی
موشکافانه وضعيت بازار داريد. گاهی مشاهده میشود که در يک بازه زمانی
بلندمدت استراتژیهای شما در نفوذ به بازار موفق عمل نکرده است. در اين
صورت بايد بررسی دقيق مجددی در بخش بندی بازار خود داشته باشيد تا درک
بهتری از نياز واقعی مشتريان به دست آوريد.
3. استراتژی بر
مبنای رقبا (Competitors): اين استراتژیها را میتوان با نگاهی بر منابع
تمايز نسبت به رقيب مانند فروش، طراحی، مهندسی و خدمات پس از فروش در نظر
گرفت. استراتژیهای زير میتواند راهی برای رسيدن به تمايز در ميان رقبا
باشد:
قدرت تصوير
سازمانی: هنگامی که عملکرد محصول و نحوه توزيع آن کاری دشوار برای شرکت شما
است، بهترين راه برای ايجاد تمايز، به وجود آوردن تصوير سازمانی متمايز از
شرکت نزد مشتريان است.
سرمايهگذاری
در ساختار سود و هزينه متمايز: هر شرکت موفقی با سهم سود بيشتر حاصل از
فروش محصولات جديد و نسبت هزينههای ثابت پايينتر میتواند قيمت پايينتری
در بازار ارائه کند و به اين ترتيب، سهم بيشتری از بازار به دست آورد.
Hito-Kane-Mono: اين عبارت اصطلاحی رايج در بين مديران ژاپنی است که در
معنای لغوی عبارت است از مردم، پول و داراييهای ثابت. ژاپنیها بر اين
باورند که مديريت شرکتهای بزرگ زمانی بهرهور هستند که اين سه منبع بزرگ
باهم در تعادل باشند. همانگونه که اشاره شد، توجه به هر سه مولفه اين ابزار
برای سازمان شما استراتژی منجر به موفقيت به ارمغان خواهد آورد. نقطه شروع
استفاده از اين ابزار، میتواند ارزيابی از وضعيت فعلی شما در هريک از سه
راس مثلث باشد.
+ نوشته شده توسط محمد در سه شنبه پنجم شهریور ۱۳۹۲ و ساعت
۸:۱۹ ق.ظ |
امروزه علم بازاريابي از علوم پايه دنياي تجارت محسوب ميشود. بازاريابي گستره عظيمي از استراتژيها و برنامهها را براي رونق دادن به يک کسبوکار و حفظ اين رونق به کار ميگيرد. بازاريابي در واقع اقدام به خلق عقايد مشتريان نسبت به يک محصول و سپس حفظ اين عقايد در ذهن آنان ميکند. اما همواره آنچه که موجب ظهور علوم جديد در دنياي تجارت ميشود تعريف روشهايي است که بتواند نقصانهاي موجود در يک روش را مرتفع کند يا بتواند در محيطي که تعريف ميشود بهرهوري بيشتري داشته باشد.
همين عامل موجب
ظهور بازاريابي چريکي شد. يکي از نقصهاي موجود در بازاريابي سنتي پرهزينه
بودن آن است بهگونهاي که بسياري از کسبوکارهاي کوچک با وجود تمايل به
استفاده از آن، نميتوانند هزينههاي آن را متقبل شوند. همين رويکرد موجب
ظهور نوعي بازاريابي براي کسبوکارهاي کوچک شد هرچند که شرکتهاي بزرگ نيز
از آن بي بهره نماندهاند.
بازاريابي چريکي
که از آن به عنوان بازاريابي بدون هزينه نيز نام برده ميشود نوعي از
برنامههاي بازاريابي است که در آن سعي ميشود ترويجاتي بر پايه خلاقيت و
برخلاف عرف متداول انجام شود که داراي حداکثر بازده ممکن است. اين
بازاريابي همانگونه که از نام آن پيداست مانند چريکها که از حرکات
نامتعارف و نامنظمي چون کمين، خرابکاري، حملات و حرکات تعجبآميز استفاده
ميکنند، اين بازاريابي نيز از حرکات مشابه در صنعت بازاريابي استفاده
ميکند و با ترويجات و حرکات خود مخاطبان را متعجب و به خود جذب ميکنند.
در واقع اين نوع بازاريابي با هزينهاي که براي ترويج و تبليغ ميکند
حداکثر توجه و احساسات مشتري را در مقايسه با بازاريابي سنتي بر ميانگيزد و
باعث ميشود تا تبليغات عميقا به ياد مشتريان بماند.
اين بازاريابي 70 درصد هزينههاي خود را صرف تبليغات و 30 درصد را خرج ساير آميختههاي بازار ميکند.
براي روشنتر شدن
موضوع بهتر است به برخي از خلاقيتهاي موجود در تبليغات بازاريابي چريکي
پرداخته شود. يکي از شرکتهاي خدماتي تناسباندام براي تبليغات خود صندلي
را در ايستگاههاي اتوبوس طراحي کرده است که هنگامي که افراد روي صندلي
مينشينند وزن آنها و اضافه وزنشان را به آنها نشان ميدهد، سپس اين شرکت
خدماتي را به عنوان راهحلي براي تناسب اندام به آنها نشان ميدهد. شرکت
نيکون در يک کمپين تبليغات چريکي خود تعداد زيادي فلاش در برخي از مکانها
نصب کرده است که هنگام عبور افراد از اين مکانها تصوير خبرنگاراني را نشان
ميدهد که با دوربين و فلاشهايشان از اين افراد عکسبرداري ميکنند و
دوربين نيکون را معرفي ميکند. مثال ديگري نيز مربوط به يک شرکت فروش محصول
چسب است که اين شرکت سکههاي طلا را به وسيله چسبهاي محکم خود به اطراف
ميچسباندند و هنگامي که افراد با اين سکهها مواجه ميشدند و قصد داشتند
آنها را بردارند، اما نميتوانستند آن را از محل جدا کنند، تبليغات همراه
اين سکهها را مشاهده ميکردند که چسب آنها را تبليغ ميکرد. يک شرکت خيريه
تعداد زيادي کيف پول را روي زمين ريختند و هنگامي که افراد اين کيفها را
برميداشتند در درون آنها با تبليغي مواجه ميشدند که حاوي اين پيام بود که
خود را از جهنم نجات دهيد و به اين روش براي موسسه خيريه تبليغ ميکرد. به
اين طريق بازاريابي چريکي ترويجاتي هوشمندانهتر با حداقل هزينه و حداکثر
اثر بر مشتري را ارائه ميدهد.
برخي اصولي که
بازاريابي چريکي را متمايز ميکند پايهگذاري آن بر روانشناختي افراد و
طريقه تفکر، واکنش آنها، تاکيد بر منافع به جاي فروش، تمرکز بيشتر بر
مخاطبان هدف در مقابل بازاريابي انبوه و استفاده بيشتر از تکنولوژيها در
بازاريابي است. لوينسون کسي که براي اولين بار به تعريف بازاريابي چريکي
پرداخت و مراحل اجراي آن را در چند مرحله به این ترتیب بيان ميدارد: ابتدا
بازار را تحت نظر بگيريد و بازار، محصول، خدمت، گزينههاي رسانهاي،
رقابت، مشتريان، تکنولوژي، مزيتهاي قابل دستيابي ترکيب شدن با شرکاي
بالقوه بازاريابي را جستوجو کنيد و با همفکري مشتريان، ليستي از مزيتهاي
خود را شناسايي کنيد و به اين طريق مزيت رقابتي خود را شناسايي کنيد. سپس
روشهاي حمله خود را با زمان دقيق و مجريان آن بر اساس مزيتهاي رقابتي خود
و به شيوههاي خلاقانه مشخص کنيد و به اين طريق برنامه بازاريابي خود را
بر اساس استراتژيهاي خلاقانه با زمانبندي دقيق تنظيم کنيد.
پس از اين مرحله
اصلاحات و تنظيماتي را با شرکاي بازاريابي و کسبوکارها اعمال کنيد. اين
شرکا ميتوانند به تجارت از طريق افزايش عرضه بازار و تقسيم هزينههاي
بازاريابي کمک کنند. در مرحله بعد ميتوانيد با برنامههاي تنظيم شده به
بازار هجوم ببريد و تا حصول نتايج مورد نظرتان از اجرا، حمايت لازم را به
دست آورید. حمله را در زمانهاي مشخص ارزيابي کنيد و روشهايي که کارآيي
لازم را ندارد حذف کنيد و آنها را با روشهاي خلاقانه جديدي جايگزين کنيد
به گونهاي که روشها بتوانند با هزينه حداقلي، حداکثر کارآيي را به دست
آورند. همچنین به اين طريق همواره در پي بهبود هجوم در همه زمينهها از
جمله پيامها، نوع رسانهها، حربهها و بودجه باشيد.حالا ميتوانيد
اسلحههاي بازاريابي چريکي را به دست بگيريد و در جهت کسبوکار کوچک خود
مبارزه کنيد.
+ نوشته شده توسط محمد در سه شنبه پنجم شهریور ۱۳۹۲ و ساعت
۸:۱۶ ق.ظ |



