منبع: Wall Street Journal
جمعآوری اطلاعات در مورد یک کسبوکار برای کارآفرینان هرگز کار سادهای نبوده است.

به نه راهکار مناسب که به کسب وکار شما خلاقیت ، نظم و انعطاف پذیری می دهد اشاره خواهد شد. فعالین در این زمینه در هر کجای دنیا با به کار بستن این اصول کلی می توانند امیدوار باشند که گام های نخستین خود را به درستی برداشته اند.
اگر بخواهید به موفقیت های بزرگ دست پیدا کنید، باید آرزوهای بزرگی نیز در سر داشته باشید. هر داستانی از موفقیت با یک آرزوی بزرگ آغاز می شود. شما می بایست چشم اندازهای بزرگ را برای خود متصور باشید، این که فردی مشهور و صاحب اعتبار هستید. باید از آن چه که می خواهید بدان برسید، تصویری روشن داشته باشید و آنقدر آن آرزوی خود را در سر پرورش داده باشید که آن را کاملا احساس کرده و برایتان دست نیافتنی نباشد. به طور مثال تصور کنید که اگر در کار خود موفق شوید، چه تحولی در زندگی شما و اجتماع ایجاد خواهد شد؟ اگر کسب و کار شما به موفقیت و در آمد بالا برسد شما از چه اعتباری برخوردار خواهید شد ؟ و تا چه حد به اقتصاد منطقه خود کمک کرده اید؟
2.نسبت به آنچه که می خواهید انجام دهید پرشور و حرارت باشید
شما
در راهی قدم می گذارید که در صورت موفقیت، بخشی یا تمام زندگی شما تغییر
خواهد کرد. برای رسیدن به این مقصود شما می بایست انرژی و اشتیاق خود را
بیش از پیش کرده و آنها را آشکار کنید.چرا باید این گونه باشد، زیرا ما
همیشه نسبت به آرزوهای خود و آنچه که دوست داریم بی رحمیم. بالواقع برای
آنچه که بسیار دوست داریم، تلاش لازم را انجام نمی دهیم در حالی که می
بایست نهایت تلاش خود را بکنیم. یا این که اگر شما از کاری که انجام می
دهید رضایت کافی را نداشته باشید آیا تصور می کنید که واقعا می توانید در
آن کار به موفقیت برسید و یا در بازار رقابت امروز که هر روز بیش از پیش به
تلاش و فعالیت نیاز دارد، باقی بمانید؟ اگر هم با همه عدم علاقه خود در
کار بتوانید خود را در گردونه رقابت حفظ کنید ولی مطمئنا به موفقیت های
بزرگ دست نخواهید یافت. موفقیت های بزرگ و استثنائی در صورتی به دست خواهند
آمد که ما در زمینه آن کار ، علاقه داشته باشیم که کار کنیم و یا حداقل
برای آن ارزش قائل باشیم. برای کسانی که با چنین حس و حالی کار می کنند،
این که مجبور باشند برای آن کار حتی 15 تا 18 ساعت در روز وقت بگذارند نه
تنها خسته کننده نیست که موجب لذت آنان از کار خواهد بود. موفقیت در فعالیت
های اقتصادی و مالی تنها نیازمند صبر و کاری طاقت فرسا است که تنها زمانی
امکان پذیر خواهد بود که شما در مورد آن کار احساس مثبتی داشته باشید.
3.بر روی نقاط قوت خود تکیه کنید
بگذارید با این امر رو به رو شویم، شما نمی توانید برای همه اطرافیان خود همه چیز و همه کس باشید. هر کدام از ما نقاط قوت و ضعفی داریم. برای آن که بتوانید مفید واقع شوید، می بایست نقاط قوت خود را شناسایی کنید و بر روی آن تمرکز بیشتری داشته باشید. شما زمانی می توانید بیشترین موفقیت را به دست آورید که تلاش خود را به سمتی که در آن می توانید بهترین باشید هدایت کنید. به طور مثال اگر در فعالیت های اقتصادی ،شما در بازاریابی توانایی بیشتر دارید از آن نهایت بهره را ببرید. اما در بخش هایی از کار که در آن ضعیف هستید، کمک بگیرید و از آن ابایی نداشته باشید. اما برای تبدیل نقاط ضعف خود به نقاط قوت نیز تلاش کنید و برای آن از تعلیم و آموزش در حین کار بهره ببرید.
4. هیچ گاه به احتمالات شکست فکر نکنید
آین
رند، در رمان خود به نام " اصل و سرچشمه " می نویسد، " نه این در طبیعت
بشر است و نه موجودیت حیات انسان که کاری را با رها کردن آن، آغاز کند." به
عنوان یک کارآفرین و پیش قدم در انجام یک کار شما نیاز دارید که هدف خود
را کاملا باور کنید، آن زمان است که می توانید به آن عمل کنید. شما می
بایست ایمان واعتقاد قوی به خودتان، ایده ها و نظرتان و ظرفیت های خود
داشته باشید. باید از سایه تردید عبور کنید و به یقین و اعتماد در کار خود
برسید. هر چه قدر میزان ایمان و اعتقاد خود را افزایش دهید ، با سرعت
بیشتری به اهداف خود دست خواهید یافت. هرچند که باید در این میان تعادلی
وجود داشته باشد. تعادل بین اعتماد به نفس و محاسبه دقیق خطرات کار به جهت
دستیابی به هدف بالاتر. کار آفرین موفق ، کارآفرینی است که خوب می تواند
محاسبه کند و میزان خطر در کار را کاهش دهد تا به سود بالاتر برسد.
۵. سخت کار کردن
هرکارآفرین
و نوآور موفقی به سختی کار کرده است. هیچ کس به این مهم ، با نشستن و زول
زدن به دیوار نرسیده است. "برایان تریسی" درباره این مطلب چنین گفته است، "
شما برای بقاء خود 8 ساعت در روز کار می کنید، بیش از 8 ساعت هر قدر زمانی
که تلاش شما ادامه یابد در جهت موفقیت است." اگر از هر فرد موفقی در این
زمینه سوال کنید به شما خواهد گفت که در ابتدای شروع کسب وکار خود بیش از
60 ساعت در روز کار می کرده است. سعی کنید در این موقعیت تفریحات و کار های
متفرقه را تا مدتی فراموش کنید، تا زمانی که حقیقتا بتوانید بر روی پای
خود بایستید و قامت راست کنید. در این برحه از زمان حتما یک سفر کوتاه هم
می تواند برای شما ضرر باشد. همان گونه که اشاره شد ، این گونه سخت کار
کردن برای شما آسان خواهد بود اگر دیدگاه و ایده ای محکم برای اجرا داشته
باشید و هدفی روشن که به دنبال آن، احساس شورو اشتیاق را در خود حفظ کنید.
۶.مرتبا به دنبال راهکارهای جدید از طریق برقراری ارتباطات باشید
در کسب وکار ، شما با شرکتی که اداره می کنید مورد قضاوت واقع می شوید. با گروه مدیریتی که دارید ، سیستم هدایتی که درنظر گرفته اید و همچنین استراتژی های ارتباط با همکارانتان. کسب و کار هر چه قدر هم که کوچک باشد نیازمند ارتباطات و استفاده از تجارب است. می توانید در ملاقات هایی که در کسب و کار های مشترک دارید از افراد با تجربه به طور مثال در پایه گذاری بازار های خود بهره ببرید. این بسیار مهم است که شما در ارتباط با همکاران فعال خود آن هایی را که می توانند به شما کمک کنند و برعکس آن ها که شما را به عقب می خوانند بشناسید. برای موفقیت در این زمینه شما همواره نیازمند داشتن مهارت برقراری ارتباط خوب و مناسب می باشید و همیشه می بایست نسبت به فرصت های جدید و امکان گسترش روابط خود هوشیار باشید.
۷.اشتیاق به یادگیری
شما
حتما نباید مدرک MBA و یا فارغ التحصیل دکترا در این زمینه باشید تا
موفقیت خود را تضمین کنید. در حقیقت کارآفرینان موفقی را می توان دید که
حتی در مقطع دانشگاهی نیز تحصیلات خود را به پایان نرسانده اند. مطالعات
نشان می دهد که بسیاری از میلیونر های خود ساخته از هوش متوسط برخوردار
بوده اند. با این وجود، به همه ظرفیت ها و توانایی های خود توجه کرده اند و
به زندگی اقتصادی مورد نظرشان و اهداف شخصی خود دست یافته اند زیرا هرگز
از یادگرفتن و آموزش دیدن دریغ نکردند. برای موفقیت، شما باید علاقه مند به
سوال کردن باشید ، کنجکاوی خود را همیشه با خود داشته باشید و همیشه علاقه
مند به یادگیری بوده و آغوش خود را برای دریافت معلومات بیشتر باز نگه
دارید. مسلما این علاقه در دنیای پرسرعت تغییرات تکنولوژی و شیوه های کسب و
کار بسیار ضروری است.
۸. ثابت قدم بودن و ایمان راسخ داشتن به کار
هیچ
کس تا به حال نگفته است که دستیابی به موفقیت آسان است. گاهی علی رغم همه
سخت کوشی ها و علایق شما ، کار با شکست مواجه می شود. اگر به گذشته بسیاری
از افراد موفق امروز نگاه کنید می بینید که با دارا بودن همه خصوصیاتی که
بدان اشاره کرده ایم اما شکست هایی در حد ورشکستگی را در کارنامه عملکرد
خود دارند، اما به سرعت روی پای خود ایستاده اند تا آن شکست را سرآغاز شروع
کاری بزرگ کنند. رویکرد شما در صورتی که مبتنی بر ثبات قدم باشد و پذیرش
رویارویی با شرایط مختلفی که گاهی نا امید کننده است، موفقیت نیز می تواند
از آن شما باشد. این را باید بیاموزید که بعد از هر شکست و زمین خوردنی با
قدرت هر چه تمام تر از جا برخیزید و کار را از سر بگیرید. استواری شما در
میزان اعتماد و باوری که به خود دارید نهفته است. به خاطر بسپارید که اگر
ثابت قدم و استوار باشید هیچ چیز شما را نمی تواند متوقف کند.
۹. به کار خود نظم دهید
توماس
هوکسلی گفته است، " آن چه را که باید انجام دهید آن زمان که باید انجام
شود بدان عمل کنید، چه دوست داشته باشید چه دوست نداشته باشید." تادیب نفس و
نظم دادن به خودکلید موفقیت در این مرحله است. قدرت آرزوها و تمایلات شما
را مجبور خواهد کرد که بهای موفقیت خود را بپردازید. آنچه را که دیگران
دوست ندارند انجام دهند شما انجام دهید، کیلومترها به جلو بتازید و در جنگ
تن به تن با خود به تنهایی بجنگید و برنده شوید.
اجازه بدهید اول ببینیم عادت چیست. تحقیقات نشان میدهد که چهار مانع وجود دارد که جلوی استفاده کامل از توانایی هایمان را میگیرد:
عادات، رفتارها، اعتقادات و انتظارات.
عادات الگوهای رفتاری هستند که در اثر تکرار منظم و پایدار به وجود آمده اند، معمولاً بهطور ناخودآگاه و بدون فکر کردن هوشیارانه به انجام آن اجرا میشوند. رفتار عادتی افراد گاهی اوقات قابل تشخیص نیست زیرا تحلیل از خود در کارهای روزمره غیرضروری به نظر میرسد. خوگیری روشی بسیار ساده از یادگیری است که در آن موجود پس از دوره ای قرارگیری در معرض محرک، دست از واکنش دادن به آن محرک برمیدارد. عادات گاهی اوقات اجباری هستند.
عادتها لازمه زندگی هستند. آنها به ما کمک میکنند نظم و برنامه زندگیمان را حفظ کنیم. لزوماً بد یا خوب نیستند، همان چیزی هستند که هستند. وقتی هدفی تعیین میکنید، آن زمان است که تعیین میکنید عادتی شما را به سمت آن هدف میبرد یا از آن دورتان میکند.
رفتاری که انتخاب میکنید، زندگی و کاری که دارید را میسازد.
این را در نظر بگیرید – 5 فعالیت هستند که من به طور معمول انجام میدهم که مرا به سمت موفقیت میکشاند.
یکی اینکه ورزش میکنم.
انتخاب های غذایی سالم دارم.
8 ساعت در شبانه روز میخوابم.
با افراد مثبت وقت میگذرانم.
به طور مرتب با دیگران تلفنی حرف میزنم.
5 فعالیتی که شما به طور مرتب انجام میدهیم و شما را به سمت موفقیت هدایت میکند چیستند؟
وقتی به کارتان فکر میکنید، کجا بیش از حد توانتان است؟ (مثلاً من ترجیح می دهم همه کارها را خودم انجام دهم تااینکه از کسی بخواهم به من کمک کند. یا وقتی روی چیزی کار نمیکنم احساس گناه میکنم).
چه عادتی را میتوانید همین امروز ترک کنید تا سطح موفقیتتان بالاتر رود؟
این عادت چه تغییری در کارتان ایجاد میکند؟
عادات – "وقتی از قبل به آن فکر شود بسیار سخت و وقتی انجام شود آسان است!" – رابرت ام پیرسیگ
ترک یک عادت چه مدت طول میکشد؟
بعضی میگویند 21 روز یا 4-3 هفته. اگر میخواهید چند تغییر کوچک در کارتان ایجاد کنید، خیی خوب است. در زیر به نمونههایی از عاداتی اشاره میکنیم که لزوماً شما را به سمت هدفتان هدایت نمیکنند.
دیر رسیدن سر قرارهای کاری.
روی هم تلنبار کردن کارهای کاغذی روی میز ناهارخوری.
وقتی با یک مشتری احتمالی ناهار صرف میکنید به تلفن همراهتان پاسخ دهید.
کار کردن ساعتهای متمادی و داشتن انتخابهای غذایی بد.
بردن کارتان به هر جا که میروید.
به جای اینکه بیدار شوید و ورزش کنید، 5 دقیقه بیشتر بخوابید.
رفتن به یک گردهمایی و حرف زدن فقط با کسانی که میشناسید.
کشیدن چک بی محل.
حالا نوبت شماست. لیستی از 10 عادتی که میدانید الان چندان به نفعتان نیست تهیه کنید.
عاداتی که یادداشت کردید را در نظر بگیرید. این عادتها اگر "اصلاح شوند"، "تغییر کنند" و یا مثبتتر شوند چطور میشود؟ هر عادت را تکتک در نظر بگیرید و شکل مثبت آن را یادداشت کنید.
(مثلاً از لیست بالا: بهجای دیر رسیدن سر قرارهای کاری – آنها را به شکل مثبت تغییر میدهیم: متعهد شویم که همیشه 5 دقیقه زودتر از وقت قرار در محل حاضر شویم.)
یک روز جمعه زنی داشت برای شام استیک درست میکرد. همانطور که همیشه در گذشته اینکار را میکرد، قبل از اینکه گوشت را داخل ماهیتابه بیندازد دو سر آن را برید. شوهرش از او سوال کردن که چرا اینکار را کرده است و زن گفت که مادرم هم همیشه دو سر گوشت را میبرید.
دفعه بعدی که مرد مادرزنش را دید از او پرسید که چرا همیشه قبل از انداختن گوشت در ماهیتابه دو سر آن را میبریده است و او هم گفت که چون مادرش همیشه اینکار را میکرده است.
وقتی شوهر مادربزرگ زنش را دید آن سوال را از او هم پرسید و مادربزرگ نگاهی به او انداخت و گفت چون فقط اینطور گوشت داخل ماهیتابهاش جا میشده است.
چندبار تابحال شده که کاری را فقط به دلیل اینکه دیدهایم یک نفر دیگر انجام میدهد انجام دادهایم؟ بعضیاوقات لازم است از خودمان بپرسیم چرا فلان کار را اینطوری انجام میدهیم. همیشه راههای سادهتر دیگری هم برای انجام یک کار خاص وجود دارد.
نتیجه:
راه به سمت موفقیت اصلاً پیچیده نیست – خیلی هم ساده است. با طرز فکر کردن شما شروع میشود – با رویکری مشخص و واضح از چیزی که میخواهید و ایجاد عادات روزانه که شما را به آن هدف نزدیکتر کند.
میبینید، عادتها خوب یا بد نیستند. فقط به این بستگی دارند که میتوانند شما را به هدفتان نزدیک کنند یا نه. شما راننده هستید و کنترل و مسئولیت همه چیز دست خودتان است!
تمامي موفقان جهان ؛ بنوعي در رفتار با هم مشترك هستند.
« شما گاهي فكر ميكنيد كه مثلا : اخلاق اين شخص چقدر شبيه خودم و يا فلان شخص است. »
لطفا سر فرصت كافي و با دقت؛ نكات ذيل را بخوانيد و در مقايسه با خودتان ؛ به هر موضوع يك ٪ یا امتياز دهيد :
1- بخداوند ايمان دارند و معتقدند كه ايمان مبناي همه اعجازهاست و پادزهر شكست و در همه حال شاكر خداوند هستند .
2- داراي اهداف مشخص هستند .
3- هميشه در پي فرصت هاي مناسب هستند .
4- داراي روحيه مداومت و پشتكار هستند .
5- در اثر بروز مشكلات متوقف نميشوند .
6- با متخصص مشورت مينمايند .
7- تسليم مشكلات نميشوند و سخت كوش هستند .
8- در مقابل جواب نه ، تسليم نمي شوند .
9- از غير ممكن حرف نمي زنند .
10- مي دانند كه چه مي خواهند.
11- حاكم بر سرنوشت خود هستند .
12- محدوديت هاي ذهنشان را ؛ معيار سنجش نميدانند .
13- داراي اشتياق سوزان جهت رسيدن به هدف هستند .
14- در پي رسيدن به هدف خود ؛ راه بازگشتي را قرار نميدهند ؛ شايد راه را عوض كنند ولي هدف را هرگز .
15- به رويا هاي خود جامه عمل ميپوشانند ؛ و اجازه بي احترامي را نميدهند .
16- به گفته هاي بيجاي ؛ اين و آن آنچنان توجه نميكنند .
17- در لحظات بحراني ؛ بدنبال نقطه عطف موفقيت هستند .
18- ذهنشان در شرايط باور است .
19- خوب گوش ميدهند و راهكارهاي مناسب را پيدا ميكنند.
20- عقيده دارند که « هرگز » زمان طولاني است .
21- معتقد هستند كه با ايمان به خود ؛ هرشخصي از ذلت به قدرت ميرسد .
22- عوامل ناخوشايند را از ذهن خود دور نگهميدارند .
23- از نيروي ديگران نيز استفاده ميكنند ؛ با شرايط منصفانه .
24- ديگران را تشويق ميكنند و مورد احترام و عشق و محبت و تقدير و ياري ؛ قرار ميدهند .
25- از حسادت و خود خواهي به دور هستند .
26- از اظهار نظر خود ؛ ترسي ندارند .
27- عاشق رشد و اوج هستند .
28- پيروز ميشوند چون باور دارند .
29- اشخاصي با احساس و هيجاني هستند كه خوب خود را كنترل ميكنند .
30- معتقد هستند در قبال هيچ ، نصيب هيچ است .
31- در ابتداي كار حساب ميكنند كه ؛ پاداش كار به تلاشش مي ارزد ؟.
32- ريسك ميكنند و منتظر برنامه قطعي و 100% نيستند و زياد به استدلال اعتماد نميكنند و معتقد هستند كه ذهن نيمه هشيارشان ؛ نقشه را طراحي ميكند .
33- ارباب خويشتن هستند و مسلط بر خود .
34- معتقدند كه تمامي موفقان و قهرمانان جهان ؛ روزي شكست خورده بودند .
35- ميدانند كه جواب سوالات خود را ؛ از كجا تهيه كنند .
36- ميتوانند يك گروه متخصص مورد نياز را دور هم جمع كنند .
37- موفقيت را يك عادت ميدانند .
38- با كساني همكاري ميكنند كه با سختي ها كنار نميايند .
39- ذهن خود را ماهيچه ميدانند و مانند يك ورزشكار تمرين ميكنند تا قوي تر شوند .
40- با اراده راههاي محال را پيدا ميكنند .
41- خواسته اشان را با تمام و جود به خود و ديگران و خداوند ميگويند.
42- در مقابل انتقادها و سرزنش ها صبور هستند و هدفشان برايشان مهم است .
43- در برابر شكستها ي موقتي ؛ ميگويند اين راه اشتباه بود و راه ديگر را امتحان ميكنند .
44- معتقد هستند كه رهبر خوب ؛ قبلا پيرو خوبي بوده است .
45- شجاعتشان موقتي نيست و ادامه دار است .
46- خويشتن را براحتي كنترل ميكنند .
47- احساس انصاف و عدالت در درون آنهاست .
48- در تصميم گيري هاي خود ؛ قاطع هستند .
49- داراي برنامه قبلي و عملي هستند .
50- هميشه از ديگران فعال تر هستند .
51- داراي شخصيت خوشايند و محترم هستند .
52- نسبت به اطرافيان ؛ احساس همدلي و همدردي واقعي هستند .
53- بر تمام جزئيات امور خويش احاطه دارند .
54- حتي مسئوليت اشتباهات و نواقص همكاران و پيروان خود را مي پذيرند و به گردن ديگري نمي اندازند و دنبال بهانه آوردن نيستند .
55- براحتي اصول همكاري را رعايت ميكنند ؛ و رضايت همكاران و پيروان را بدست مي آورند .
56- هميشه در پي آن هستند كه به ديگران خدمت كنند .
57- از رقابت نميترسند و از اينكه ديگري جايشان را بگيرند ؛ واهمه اي ندارند .
58- موفقيت و زحمات پيروان و همكاران را به پاي خود نمي نويسند و موفقيت را بين گروه تقسيم ميكنند .
59- بسيار وفادار و صميمي هستند .
60- در دل همكاران و پيروان ؛ ترس و هراس نمي كارند .
61- به سمت و عنوان ؛ جهت ايجاد احترام ؛ معتقد نيستند .
62- به وضع ظاهري خود ؛ اهميت مي دهند .
63- ادب را همچون ؛ خدمات ميدانند .
64- بهاي پيشرفت و ترقي را مي دهند .
65- خواسته هاي خويش را بدون خدشه وارد كردن به حقوق ديگران ؛ بر آورده ميكنند .
66- تنبل نيستند و كار امروز را به فردا موكول نمي كنند .
67- در انتظار رسيدن زمان مناسب نيستند ؛ زمان مناسب را مي سازند .
68- مشكلات آنها را خسته نميكند ؛ آنها مشكلات را خسته ميكنند .
69- در تصميم گيري ها ؛ سرعت عمل دارند و در اجراي آن ؛ تجديد نظر نميكنند .
70- به احتياط بيش از حد ؛ اهميت نمي دهند .
71- چشمانشان را باز نگهداشته و نمي ترسند .
72- براي آينده هميشه پس انداز ميكنند .
73- توسط رفتار خوب باديگران ؛ رابطه خوب ميسازند و از اين فرصت ؛ بموقع استفاده ميكنند .
74- صادق هستند و از دروغ متنفر هستند .
75- همه نقاط ضعف و قدرت خود را ميدانند و هميشه در پي اصلاح و تقويت آن هستند .
76- براي اهداف خود زمان تعيين ميكنند .
77- فرق خود باوري و خوستائي را ميدانند .
78- تعادل رفتاري خود را خوب حفظ ميكنند .( ظاهرشان نشان نميدهد كه دارا هستند و يا ندار ) .
79- تفاوت حيا و نجابت را با كمروئي ؛ خوب ميدانند .
80- اهل تكبر نيستند و ميدانند كه مثلا : فروشنده اي كه متكبر باشد ؛ مشتري هاي خود را از دست ميدهد ویا........ .
81- ديگران را بزرگ ميكنند .
82- در برخورد اول اثر خوبي بر روي طرف مقابل ميگذارد .
83- كسي با انها ؛ احساس ناراحتي نمي كند .
84- بخشنده هستند ؛ هم نسبت به خود و هم ديگران .
85- از افراد منفي دوري ميكنند .
86- تا حدودي شوخ طبع هستند .
87- براي جدي بودن ؛ از اخم استفاده نمي كنند .
88- در مقابل ضعيف تر از خود مغرور نيستند و در مقابل بالا دست خود ذليل نيستند و ادب را رعايت ميكنند .
89- اكثرا ؛ افراد سختي كشيده هستند و در ناز و نعمت نبوده اند .
90- خوب بلدند كه از خودشان دفاع و مراقبت كنند .
91- از تنهائي حوصله اشان سر نميرود .
92- خنده رو هستند و قاطع .
93- به انچه ميدانند ؛ جدا عمل ميكنند .
94- در باره ديگران كمتر حرف ميزنند و متقابلا در رابطه با طرحهاي بزرگ سخن ميگويند .
95- سعي ميكنند كه دانش و اطلاعات خود را به روز رسانند .
96- وعده و قول بيخود به كسي نميدهند .
97- علاوه بر برداشت ؛ مدام در حال كاشت هستند .
98- در اموري كه به شخص ديگري مربوط است ؛ بيخود تصميم گيري نميكنند .
99- در ندانسته هايش ؛ براحتي ميگويد كه نميدانم و لازم بداند پس از آن تحقيق ميكند .
100- بدنبال هدر نمودن وقت و وقت كشتن نيست و قدر زمان را خوب ميداند .
تعریف
مدیر بازرگانی از سوی مدیر عامل برگزیده می شود و عهده دار مواردی مانند انجام امور مربوط به مدیریت کارکنان و پرسنل واحد بازرگانی که عموما شامل قسمت های فروش، خرید و تأمین و مدیریت ارتباط با مشتری می گردد می باشد. همچنین تعیین خط مشی سازمان در زمینه های فروش، اقدام جهت تحلیل بازار و انتخاب بازارهای هدف، عقد قراردادهای بازرگانی، بررسی بازار مصرف تولیدات سازمان از جمله وظایف و مسئولیت های روتین مدیر بازرگانی می باشد.
شرایط عمومی
داشتن مدرک تحصیلی حداقل کارشناسی مناسب می باشد. طبیعتا مناسب ترین تحصیلات برای این سمت مدیریت بازرگانی می باشد اما مدارک تحصیلی مدیریتی دیگر مانند مدیریت، مدیریت صنعتی، مدیریت اجرایی MBA ، مهندسی صنایع و غیره نیز درصورت داشتن سابقه کاری در این پست مناسب می باشند.
رشته های فنی مرتبط با زمینه فعالیت سازمان و صنعتی که شرکت در آن حضور دارد مانند مهندسی مکانیک، مهندسی برق و متالورژی به شرط دارا بودن دانش تئوریک و مهارت های اجرایی مدیریت بازرگانی نیز امکانپذیر می باشد.
حداقل سابقه مورد نیاز جهت انتخاب مدیر واحد بازرگانی برای یک سازمان بین هفت تا ده سال می باشد که البته این زمان و این سابقه کار با توجه به سازمان و شرایط آن متفاوت می باشد.
مهارت ها و توانایی ها
این جمله ای بدیهی است اما باید گفته شود که مدیر بازرگانی بایستی توانایی مدیریت واحد بازرگانی یک سازمان را داشته باشد. جهت انجام صحیح و کارآمد این وظیفه مهم، او بایستی با اصول مدیریت، مدیریت مالی، مدیریت بازرگانی، تحقیق بازار، بازاریابی و دیگر روش های و تکنیک های مدیریتی آشنا بوده و حتی به این روش ها مسلط نیز باشد.
از تکنولوژی و قابلیت های فنی شرکت، راهکارهای علمی و نوین مدیریت شناخت کافی داشته باشد و توانائی بالا در برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت، هماهنگی، تصمیم گیری و کنترل فعالیت های مختلف واحد بازرگانی همسو با سیاست گذاریها و اهداف خرد و کلان شرکت از ویژگی های بایسته او باشد.
داشتن آگاهی کافی در مورد سیستم های بازاریابی، تکنیک های فروش و روش های تأمین، تدارکات و خرید، مسائل مربوط به عقد قراردادهای فروش و خرید و نکات حقوقی آن ها، قوانین تجارت و همچنین دیگر قوانین مرتبط برای متصدی پست مدیریت بازرگانی ضروری می باشد.
دیگر موارد عبارت اند از
آشنایی کامل با اصول مدیریت وسرپرستی افراد
آشنایی کامل با مسائل مربوط به فروش داخلی وخارجی
توانایی تهیه گزارش های متنوع در مورد حوزه امور فروش شرکت
توانایی شناسایی بازارهای موجود و جدید صادراتی از طریق بررسی و مطالعه بازارهای جهانی
داشتن قوه ابتکار و خلاقیت و طراحی راه حل های نوآورانه در مواجهه با مسائل تجربه نشده و جدید
توانایی کار با کامپیوتر
توانایی ایجاد ارتباط با نهادها و دستگاه های دولتی و موسسات خصوصی در جهت پیشبرد امور
آشنایی با اینترنت
آشنایی با تجارت الکترونیک
آشنائی کامل با مقررات و قوانین مربوط به امور تجارت
توانائی تماس و ارتباط با قسمت ها و واحدهای مختلف در شرکت و سازمان های خارج از شرکت جهت انجام وظایف جاری
توانائی تهیه گزارشات و آمارهای مرتبط با مدیریت
آشنائی کامل با زبان انگلیسی در زمینه امور تجاری و بازرگانی
اختیارات
امضاء قراردادها، چک ها و اسناد بهادار و اوراق تعهدآور و مکاتبات خارجی شرکت در صورت تفویض از سوی مدیرعامل از جمله اختیارات مدیر بازرگانی می باشد
مصاحبه و استخدام نیروهای واحد بازرگانی، ارزیابی عملکرد آن ها، انجام تشویق و تنبیه پرسنل از دیگر اختیارات مدیر بازرگانی می باشد.
مسئولیت ها و وظایف
مدیر بازرگانی بایستی گزارش های دوره ای از عملکرد سازمان را در بخش فروش تهیه و ارائه نماید. وی باید در خصوص سیاست های کلان شرکت، اهداف تجاری سازمان و برنامه های استراتژیک در بخش فروش را از مدیریت عامل دریافت کرده و جهت تبدیل آنها به پروژه های اجرایی و برنامه هایعملیاتی برای اجرا و دستیابی به اهداف تعیین شده، کوشش لازم را بنماید.
مدیر بازرگانی بایستی روحیه و رویکرد برآوردن خواسته های مشتریان و کسب رضایت مشتریان را در سازمان ایجاد کند.
شرح وظایف
کنترل و نظارت بر نحوه انجام خریدهای شرکت در چارچوب مقررات و آئین نامه های معاملات
مراجعه و تماس با مؤسسات، شرکت ها و کارخانجات در رابطه با تأمین نیازهای شرکت
دریافت و بررسی آمار و اطلاعات میزان فروش و بررسی علل نوسانات صعودی و نزولی آن و انجام اقدامات مقتضی
هماهنگی با واحد برنامه ریزی به منظور اطلاع از توان موجود و ظرفیت خالی شرکت جهت توسعه فعالیت های بازاریابی، تحویل به موقع قراردادهای جاری، تدوین برنامه کلان تولید سالیانه
انتقال اطلاعات قراردادهای عقد شده به واحدهای مرتبط
مذاکره با مشتریان و تأمین کنندگان و تهیه پیش نویس قراردادهای فروش و خرید و ارائه به مدیریت عامل جهت بررسی و تأیید
حصول اطمینان از کفایت و صحیح بودن اطلاعات خرید برای کلیه اقدام درخواستی مانند مواد اولیه، قطعات یدکی و …
جمع آوری اطلاعات مؤثر و مفید و ارائه به مدیران واحدها جهت الگوبرداری از بهترین ها
نظارت بر کار افراد تحت مدیریت و ارائه رهنمودهای لازم به آنها
شرکت در جلسات مدیران و شنیدن و دریافت گزارش ها و پاسخگوئی به پرسش ها در رابطه با امور بازرگانی
ارزیابی کارآئی، خلاقیت و انضباط افراد تحت مدیریت و اقدام لازم دراین خصوص
هماهنگی و همکاری بامدیریت تضمین کیفیت درجهت افزایش کیفیت محصولات، تطابق قراردادها و محصولات مربوطه با نیازها، نظرات و الزامات
تهیه ماشین آلات و تجهیزات مورد نیاز سازمان با هماهنگی مدیران
شناسایی رقبا در بازارهای صنعتی داخل و خارج کشور و بازاریابی متناسب جهت محصولات و قطعات جدید
بازاریابی، تبلیغات، معرفی سازمان در بازارهای صنعتی و تبلیغات توانمندی های سازمان برای عرضه ی بیشتر محصولات
ارزیابی پیمانکاران فرعی سازمان و طراحی برنامه های مناسب برای ارتقاء آن ها
دریافت دقیق داده های خرید از واحد درخواست کننده جهت تطابق کامل خرید با درخواست ارائه شده
گزارشی از فعالیت انجام شده به همراه تجزیه و تحلیل لازم در پایان هر ماه به مدیر عامل
ارائه سفارشات و زمان درخواست شده از سوی مشتری به واحد تولید و برنامه ریزی تولید و پیگیری ارسال محموله ها در زمان های درخواستی
نظارت بر روند خرید ملزومات، مواد اولیه، لوازم یدکی و مصرفی و دیگر تجهیزات و ابزارآلات
عقد قراردادها شامل مذاکره با مشتریان و تهیه پیش نویس قرارداد فیمابین، عقدقرارداد و انتقال کلیه اطلاعات آن به واحدهای مرتبط درسازمان، انتقال متمم قرارداد به کارشناس فروش و لحاظ نمودن آن در قرارداد جاری، اعلام عقد قراداد به کارشناس فروش جهت ارائه به واحد برنامه ریزی، نظارت بر انجام فعالیت های بازنگری قراردادهای فروش محصول
تهیه، تدوین و به روزآوری شرح وظایف پرسنل واحد بازرگانی
ارزیابی پرسنل در راستای اجرای صحیح نظام ارزیابی پرسنل
پیش بینی مراحل گشایش اعتبار،حمل و ترخیص کالا به منظور در نظر گرفتن آن ها در برنامه سفارش کالا
انجام محاسبات لازم به منظور تعیین ارز مورد نیاز خرید کالاهای خارجی
استاندارد آموزشی
حتی در صورتی که مدیر بازرگانی انتخاب و منصوب شده، دارای کلیه مهارت های مندرج در بالا باشد باز هم نیاز به گذراندن برخی دوره های آموزشی را دارد. آموزش دیدن و همچنین یادگیری، فرآیندی مداوم و پیوسته است. در زیرفهرست دوره های آموزشی ضروری برای متصدی شغل مدیریت بازرگانی یک سازمان ارائه خواهدشد.
برون سپاری
مدیریت خرید
سیستم سنجش رضایت مشتری
مدیریت برند و برندسازی
قوانین روز واردات و صادرات
الگوبرداری از بهترین ها
اصول و فنون مذاکره موفق
آشنائی با محصولات شرکت
مدیریت ارتباط با مشتری
روش های بازاریابی
روش های تحلیل بازار
تبلیغات
اصطلاحات بین المللی بازرگانی – اینکوترمز
سیستم های اطلاعات مدیریت
هوش تجاری
مدیریت منابع انسانی
مدیریت استراتژیک
اصول مدیریت
مدیریت بحران
روش های کاهش هزینه
برنامه ریزی، مدیریت و کنترل پروژه
کار تیمی
فنون اداره موثر جلسات
مدیریت بهره وری
آشنائی با کامپیوتر
مدیریت دانش
مدیریت زنجیره تأمین
مدیریت تکنولوژی
فن آوری اطلاعات
تفکر سیستمی
لجستیک
هزینه های کیفیت
رویکرد فرآیندی
توانایی شما برای فروش بنگاه به بنگاه (B2B) با توانایی شما برای لحاظ کردن یکی از موارد زیر در رویکرد شرکتتان رابطه مستقیم دارد:
1- افزایش درآمد هر شرکتی مایل است حداکثر درآمد ممکن را از طریق فروش محصول یا خدمتی که عرضه میکند، کسب کند. ترفند فروش: به شرکتهایی که میتوانند مشتری شما باشند، نشان دهید که فروش محصولاتی که از شما خریداری میکنند به مشتریان خودشان، چقدر آسان است.
2- کاهش هزینهها: نکته مهم دیگر برای همه شرکتها این است که میخواهند حداقل هزینه ممکن را بپردازند تا از این رهگذر درآمد خود را افزایش دهند. ترفند فروش: به مشتریان نشان دهید که با خرید محصول از شما چقدر هزینههای تحقیق و توسعه، تولید، بازاریابی، تحویل، خدمات پس از فروش یا هزینههای فروش آنها کاهش مییابد.
3- سهم بازار برخی شرکتها (مخصوصا شرکتهای تازه تاسیس) سهم بازار را یکی از عوامل موفقیت محسوب میکنند و بالا بردن سهم بازار به اندازه افزایش درآمد و کاستن از هزینهها برایشان اهمیت دارد. ترفند فروش: به آنها نشان دهید که خرید محصولات از شما میتواند باعث افزایش مشتریانشان شده و به بالا رفتن سهم بازار آنها کمک کند.
4- سرمایهگذاری با توجه به ناپایداریهای اقتصادی برخی شرکتها وجوه نقدی را به عنوان ذخیره اضطراری کنار میگذارند. این پول هیچ درآمدی حاصل نمیکند؛ بنابراین ممکن است آنها تمایل داشته باشند آن را جایی سرمایهگذاری کنند. ترفند فروش: فرصتی را ایجاد کنید تا شرکتهای دیگر بتوانند در بخشی از شرکت یا خط تولید شما سرمایهگذاری کنند.
5- بهبود کیفیت پایین بودن کیفیت کالا یا خدمت باعث از دست رفتن مشتریان میشوند، درنتیجه شرکت برای بازیابی موقعیت قبلی خود مجبور به هزینههای زیادی مانند جمع آوری کالای معیوب، کار اضافی، اقدامات اصلاحی و... میشود. برعکس کیفیت بالاتر کالا یا خدمت باعث جلب مشتریان جدید میشود. ترفند فروش: به مشتریان خود متذکر شوید که محصولات شما تا چه اندازه میتواند نارضایتی مشتریان آنها را کاهش دهد.
6- بهبود وضعیت تحویل کالا بسیاری از شرکتها مبالغ هنگفتی را برای حملونقل و تحویل کالا یا خدمتشان میپردازند. ترفند فروش: به مشتریان خود نشان دهید که در صورت خرید از شما اگر مشتری آنها سفارشهایش را لغو کند چه اندازه در هزینههای جانبی، حملونقل و... صرفهجویی میشود.
7- کم کردن ریسک بدیهی است که اغلب شرکتها از پیش آمدن مشکل حاد قانونی یا خراب شدن وجهه شرکت در افکار عمومی وحشت دارند. ترفند فروش: به آنها یادآور شوید که خرید از شما تا چه اندازه به حفظ وجهه شرکت آنها کمک میکند و باعث دور شدن آنها از تحمل عواقب قانونی یا هزینههای دادرسی میشود.
8- ارتقای کاری گاهی سیاستگذاران یک شرکت تصمیم میگیرند که جایگاه کاری شرکت را در صنعت تغییر دهند و با برونسپاری تولید به جای یک تولیدکننده بهعنوان خریدار فعالیت کنند. ترفند فروش: نشان دهید که این خرید میتواند یک رابطه بلندمدت بین شما و آنها باشد.