توماس واتسون موسس شركت IBM همواره به شكل‌گيري فرهنگي برای پذيرش شكست و خطا باور داشت. از مشهورترين نقل‌قول‌هاي وي اين است: «يكي از راه‌هاي رسيدن به موفقيت دو برابر كردن ميزان اشتباهات است.»
پس چه ويژگي منحصربه‌فردي باعث مي‌شود شما يك رهبر موفق باشيد؟ برخي بر اين باورند كه رهبران بزرگ در مقايسه با رهبران ديگر اشتباهات كمتري مرتكب مي‌شوند. رهبران موفق در چگونگي برخورد با اطرافيان و موقعيت‌ها دچار مشكل مي‌شوند، اما آنچه آنها را متمايز مي‌كند اين است كه اين اشتباهات نكات آموزنده‌اي براي آنان به‌ همراه دارد.
آيا شما و رهبران سازمانتان از اشتباهات پيش آمده به عنوان فرصتي براي يادگيري و رشد استفاده مي‌كنيد؟ 
 شايد داستان كارمند شركت IBM را كه در دهه 1940 با انجام اشتباهي براي اين شركت هزينه‌اي يك ميليون دلاري را به بار آورد شنيده باشيد. اين كارمند با اينكه مي‌دانست احتمالا از كار بر كنار می‌شود، اما نامه‌اي براي واتسون نوشت. وي به او پاسخ داد: «بركناري؟ این يك ميليون دلار هزینه ما برای آموزش شما بوده است، آيا فکر مي‌كنيد شما را از شركت بيرون خواهم كرد؟»  جان مكسول در اين رابطه چنين گفته است: «فرد بايد به اندازه‌اي رشد كرده باشد كه بتواند اشتباهات خود را بپذيرد، به اندازه‌اي زيرك باشد تا قادر باشد از اين خطاها سود برد و تا حدي قوي كه بتواند اين اشتباهات را اصلاح کند.»  آيا رهبران ارشد شما پذيراي ريسك و اشتباهات هستند و برنامه‌اي مناسب براي رويارويي متمايز با اين خطاها را دارند؟ براي افزايش شانس استخدام رهبراني با چنين نگرشی از افراد بخواهيد درباره يكي از عمده‌ترين اشتباهات شغلي خود صحبت كنند و بگويند چه نكته‌اي از آن فرا گرفته‌اند؟ افرادي كه در پذيرش اشتباهات همواره با مشكل روبه‌رو هستند احتمالا از شرايط موجود در حين وقوع اشتباه ذكرشده و اينكه اين اشتباه در اصل خطايي نبوده است كه بتوان از آن نكته‌اي آموخت، سخن خواهند گفت. همانگونه كه واتسون در پاسخ به كارمند خود گفته بود، خطاها شما را به فردي ارزشمند براي سازمان تبديل مي‌كنند، البته اگر قادر باشيد نكته‌اي آموزنده از آنها فرا گيريد. اما به ياد داشته باشيد كه درس گرفتن از اشتباهات ديگران بسيار ارزان‌تر است؛ بنابراين با انجام مصاحبه‌اي از رهبران موفق درباره بزرگ‌ترين اشتباهاتشان پرسيديم. براساس مصاحبه انجام شده، در اينجا به ده اشتباهي كه اغلب رهبران دچار شده، پذيرفته‌اند و نيز نكاتي كه آموخته‌اند، مي‌پردازيم:
1- عدم برقراري ارتباط، نداشتن نگرش مثبت و اهداف روشن: رهبران بزرگ آموخته‌اند كه حتي در صورتي كه فرض كنند تماي اعضاي تيم اهداف و نگرشي شفاف دارند، برقراري ارتباط موثر است. در غياب ارتباطات نگرش‌ها سست وتمركز بر اهداف، كمتر مي‌شود.      
2-استخدام نادرست: همه رهبران موفق به خوبي آگاه هستند كه انتخاب فرد مناسب هميشه امكان‌پذير نيست. اميد به تغيير و اشاره به ضرورت تغيير برخي رفتار‌ها همواره منجر به عدم پويايي در سازمان شده و مخل كار تيمي است. رهبران سازمانی بايد جرات داشته باشند، بگويند: «من در انتخاب خود اشتباه كرده‌ام و بايد به سرعت فرد ديگري را جايگزين کنم.»
3- كارمندان را مسوول نتايج اهداف ندانيم: رهبراني كه همه اعضای تيم را مسوول نمي‌دانند، چندان مورد احترام اعضا نيستند.
4-گروگان طولاني‌مدت: يك مدیر زماني گروگان كاركنان خود مي‌شود كه بداند كارمند او براي دستيابي به نتايج مورد نظر گرايشي به تغيير ندارد و در مقابل كارمند نیز آگاه باشد كه رهبر او جرات و قدرت انجام اصلاحات و رفع مشكل را ندارد.
5-حل نشدن طولاني مدت يك مشكل، تناقض يا اختلاف: تناقض در طول زمان و خودبه‌خود از بين نمي‌رود. رهبران موفق آموخته‌اند كه در صورت وجود تناقض و اختلاف بايد با حل كردن آن بر موضوع فايق آيند.
6- محول نكردن امور به ديگران: از نتايج مثبت تقسيم وظايف بين اعضا مي‌توان به رشد افراد و آزادسازي وقت رهبران جهت رسيدگي به امور استرات‍ژيك و مهم‌تر اشاره كرد. در اين صورت خطر انجام نادرست كارها كاهش مي‌يابد. رهبران براي انتقال امور بايد به اطرافيان خود اعتماد داشته باشند. در صورتي كه افراد احساس اعتماد داشته باشند، با تمام توان در مسير تحقق اهداف رهبر و سازمان حركت خواهند كرد.
7- عدم دريافت بازخورد: رهبران موفق مي‌دانند درخواست و پذيرش بازخورد و اقدام بر اساس آن كمك بزرگي به انجام اصلاحات بزرگ در سازمان مي‌كند.
8- نياز به پذيرش از سوي همه: در حالي كه احساس نياز به توجه و داشتن روابط دوستانه مهم است، ولي برقراري رابطه صميمانه با افرادي كه روزانه و به طور مستقيم به شما گزارش فعاليت مي‌دهند، امري دشوار است. رهبران به خوبي مي‌دانند كه برخي با نظرات و تصميمات آنان مخالفت خواهند كرد و گروهي ديگر مخالف سرسخت قدرت تصميم گيري آنان هستند. 
9- عدم شناخت كافي يا تجليل از موفقيت: رهبران موفق به خوبي مي‌دانند كه بدون حضور افرادي استثنايي در تيم هيچ اتفاق فوق‌العاده‌اي نخواهد افتاد، به همين دليل همواره در تلاش هستند تا حس ارزشمندي و قدرداني در اعضا ايجاد شود.
10- نپذیرفتن اشتباهات خود: رهبران موفق اشتباهات را مي‌پذيرند، در موقعيتي مناسب عذرخواهي مي‌كنند و به سرعت وارد عمل مي‌شوند. اشتباهات فرصتي را براي رشد و تغيير فراهم مي‌كنند، به گونه‌اي كه هم براي رهبران و هم سازماني كه رهبري مي‌كنند، سودمند باشد.
+ نوشته شده توسط محمد در شنبه بیستم مهر ۱۳۹۲ و ساعت ۴:۳۱ ب.ظ |