ساختار پروژه ای

سازمان بر مبنای پروژه یا طرح، یکی از انواع جدید  ساختار سازمانی است. در سازمانهایی که هدف و ماموریت آنها را می توانیم در قالب پروژه و برنامه هایی بالنسبه مستقل اجرا کنیم، این ساختارها سازمانی قابل استفاده و مفید است. در سازمان بر مبنای پروژه ، به تعداد پروژه های موجود در سازمان می توانیم واحدهای مستقل ایجاد کنیم. این واحدها دارای عوامل و امکانات لازم برای انجام پروژه های مربوطه هستند و قادرند بدون نیاز به واحدهای دیگر، پروژه ی خود را مستقلاً انجام دهند. به عنوان مثال یک موسسه تولیدی خود را در قالب چند پروژه سازماندهی و برای هریک از پروژه ها واحدهای لازم را پیش بینی می کند بطوریکه هر پروژه بتواند کار خود را مستقلاً انجام دهد.

در این ساختارضعف یک واحد، کل سیستم را تحت تأثیر قرار نمی دهد و مساله ی حسابرسی مسئولیتها در هر پروژه بسادگی قابل پیگیری است. در ضمن ، سنجش و مقایسه ی واحدهای پروژه ای با توجه به امکانات و منابع مصرفه بوسیله ی آنها ، امر ارزیابی را با سهولتی بیش تر امکانپذیر می سازد. پروژه ها می توانند با هم رقابتی سالم و سازنده داشته باشند و از روشها و تکنیکهایی که در یک پروژه کارامد تشخیص داده شده است، استفاده کنند.

البته این ساختار زمانی مثمر ثمر خواهد بود که سازمان به حد کافی توسعه یافته باشد.

 ساختار ماتریسی

نوعی طرح ساختاریست که براساس آن متخصصان از دوائر وظیفه ای مختلف دعوت می شوند تا در یک یا چند گروه، تحت رهبری مدیران پروژه فعالیت مشخص را انجام دهند. ساختار ماتریسی بعد انعطاف پذیری را به صرفه جوییهایی که در اثر تخصصی شدن در بوروکراسی حاصل می شود ، می افزاید و این بعد (که بوسیله ی استفاده از گروههای چند وظیفه ای ایجاد می شود) ساختار ماتریسی را در مقوله ی ساختارهای ادهوکراسی قرار می دهد.

ساختار ماتریسی بیش از 20 سال است که معمول شده است. این نوع ساختار در موسسات تبلیغاتی، صنایع فضایی، آزمایشگاههای تحقیق و توسعه، شرکتهای ساختمان، موسسات دولتی، دانشگاهها و  شرکتهای مشاوره و مدیریت  بکارگرفته می شود.

وجوه مشترکی که باعث بکار گیری این نوع ساختار در سازمانها می شود عبارتند از:

1- فشارهای محیطی وارده از دو یا تعداد بیشتری از بخشهای مهم و حساس به آنها  2 - وابستگی متقابل بین دوائر3- صرفه جوییهای ناشی از مقیاس در بکارگیری منابع داخلی

برخی مشخصات ساختارهای ماتریسی را می توان چنین خلاصه کرد:

  • ·        سازمانهایی که چندین نوع محصول یا خدمت ،تولید یا ارائه می کنند،می توانند از ساختار ماتریسی استفاده می کنند.
  • ·        دراین ساختار،سازمان بصورت همزمان دارای هر دو ساختار(ساختار مبتنی بر محصول و ساختار مبتنی بر وظیفه) می شود.
  • ·        در این ساختار مدیران دوایر تخصصی و دوایر تولیدی دارای اختیارات برابرند و کارکنان و اعضای سازمان باید گزارش خود را به مدیران و روسای هرواحد بدهند. 

تجدید ساختار در سازمانها باعث شده که دو نوع ساختار ماتریسی بوجود آید:

1)     ساختار ماتریسی تخصصی: که در آن رئیس دایره سازمان صاحب اختیارات اصلی است و مدیران طرح یا تولید باید فعالیتهای خود را هماهنگ کنند.

2)     ساختار ماتریسی پروژه ای: که در آن مدیر پروژه عهده دارمسئولیتهای اصلی است ومدیران دوایرتنها می توانند کارکنان فنی را در آن واحدها بگمارندو در صورت لزوم نظریه ها یا مشورتهای تخصصی بدهند.

 مزایا و معایب ساختار ماتریسی

مزیتها:

    تسهیل هماهنگی با وجود فعالیتهای متعدد و پیچیده

    استفاده موثر از متخصصان

    صرفه جویی ناشی از مقیاس

    افزایش توانایی سازمان برای واکنش سریع به تغییرات محیطی

 معایب

    اغتشاش و بی نظمی

    میل به ایجاد تنازع قدرت و تاکید بر نجوه ی قرار گرفتن افراد در پستها

    ابهام در وحدت فرماندهی (به چه کسی باید گزارش داد)

    رضایت از قابلیت پیش بینی جای خود را به عدم امنیت و فشارعصبی می دهد

انتقادی که ممکن است بر ساختار ماتریسی مطرح شود، احساس عدم ثبات کارکنان است. فردی که این ماه در یک پروژه کار می کند و ماه آینده مامور پروژه ای دیگری می شود خود را متعلق به جایی نمی داند و از ثبات و امنیتی که در ساختار سنتی برای کارکنان مطرح است بی نصیب می ماند و مکن الست دچار نابسامانی روحی شود.

 ساختار سازمانی شرکتهای هولدینگ

شرکت هولدینگ:

شرکتی است که از طریق داشتن مالکیت سهام ،فعالیتهای شرکت/شرکتهای دیگر راکنترل می کند.

مثال: شرکت توسعه صنایع بهشهر که سهامدار عمده شرکتهای تابعه صنعتی بهشهر،پاکسان،مارگارین، بهپاک، داروسازی تهران شیمی و ...می باشد.

شرکت سرمایه گذاری البرز که سهامدار عمده شرکتهای سهام خاص تولیددارو،تولیپرس،البرزدارو،شیمیایی البرز و ... می باشد.

 ساختار سازمانی مطلوب برای شرکتهای هولدینگ ساختارغیرمتمرکز است.

دلایل روی آوردن به این ساختار:

       گستردگی و تنوع فعالیتها

       رعایت قوانین و مقررات

       پراکندگی جغرافیایی

       داشتن شخصیت حقوقی جداگانه شرکتهای تابعه

       نحوه ی کنترل سایر شرکتها

هولدینگ در ایران

    برخلاف شرکتهای هولدینگ خارجی،شرکتهای هولدینگ ایرانی مورد بررسی غالباً دارای ساختار سازمانی متمرکز بوده اند و در میان عوامل تعیین کننده ی ساختار سازمانی آنها عامل اثرفرد برساختارسازمانی بسیارقابل توجه بوده است.

    درحال حاضر اغلب شرکتهای هولدینگ ایرانی از ساختار وظیفه ای متمرکز استفاده می کنند. و تمرکز در تصمیم گیری و قالبی کردن (رسمیت دادن به اجرای امور) ازعناصر مهم ساختار سازمانی آنها به شمار می آید.

 سازمان مجازی ؛ساختار شبکه ای

در ساختار شبکه ای یک هسته مرکزی مسئول برقراری ارتباط با واحدهای تامین کننده خدمات اساسی سازمان است.این هسته از طریق شبکه هایی با واحدهای مذکور مرتبط می شود و فعالیتهای مورد نظر سازمان را توسط آنها انجام می دهد. این ساختار اغلب در سازمانهای مجازی بکار می رود.

سازمان مجازی ،سازمانی است که تا حدودی واحدهای خارجی را جایگزین واحدهای داخلی می سازد.

البته باید توجه داشت که سازمانهای مجازی از هسته مرکزی دائمی استفاده نمی کنند و صرفاً از طریق ائتلافهای موقتی شکل می گیرند. بدون نیاز به داشتن مالکیت همه ی  واحدهای تامین کننده خدمات پشتیبانی، برحسب نیاز می توانند از طریق شبکه های الکترونیکی به آنها دسترسی پیدا کنند و کارهای متنوعی را بر حسب ائتلافهای استراتژیک و قراردادهای سازمانی انجام دهند. این شبکه ها مزیت ”امکان رقابت درمقیاس جهانی“را برای سازمانها ایجاد می کند. به همین دلیل بطور روز افزونی در صحنه بین المللی رواج می یابند، در واقع تا زمانیکه مدیران در جستجوی راههای کسب و افزایش مزایای رقابتی خود از طریق کاهش هزینه ای سربار و افزایش کارایی عملیاتند، این گونه سازمانها متداولتر هستند.

 الگوهای تشکیل سازمان مجازی:

1- شبکه تارعنکبوتی: اساس این سازمان به مرکزیت آن وابسته است و خواسته های مشتریان در آن محوریت دارد.

2- جزایر مرتبط: در این الگو یک یا چند موسسه که دارای نیروی توان مشابه و یا مکمل هستند،برای بهره برداری موثر از بازار در نواحی مختلف جغرافیایی بواسطه راهبرد سازمان مجازی بهم می پیوندند که براساس خاصیت هم افزایی،کارایی و توانمندی آنها بسیار بیشتر از قبل می گردد. بنگاههای مسافرتی و فروشگاههای زنجیره ای از این جمله اند.

 مراحل توسعه در سطح بین المللی

شرکتها برای اینکه فعالیتهایشان بصورت تمام عیار جهانی شود 4 مرحله توسعه را باید پشت سر بگذارند.

1)مرحله داخلی؛ دراین مرحله شرکت تمام فعالیتهایش را در داخل کشور متمرکز می کند ولی مدیران از وضع محیط جهانی آگاهی دارند.

2)مرحله بین المللی؛ دراین مرحله شرکت مساله صادرات را بسیار جدی می گیرد و می کوشد تا درباره ی رقابت های گوناگون بیاندیشد.در این مرحله شرکت یک واحد یا بخش بین المللی دایر می کند.

3)مرحله چندملیتی؛ در این مرحله شرکت در چندین کشور واحدهای تولیدی و مراکز خدماتی دایرکرده است.در سراسر دنیا به سرمایه دسترسی دارد و بیش از    فروش آن در خارج از کشور اصلی صورت می گیرد.

4) مرحله جهانی؛ دراین مرحله شرکت از مرز هر کشوری فراتر می رود. دیگر شرکتهای جهانی چنین فکر نمی کنند که به کشوری خاص تعلق دارد و در واقع آنها را شرکتهای بدون مرزخوانده اند.(مثل یونیلور، ماتسوشیتا الکتریک،پروکتر اند گمبل)

ساختارهایی که درسطح بین المللی استفاده   می شوند

بخش بین المللی: معمولاً باید کار خود را با دایر کردن یک بخش صادرات شروع کنند که کم کم آن بصورت بخش بین المللی در می آید.

ساختارجهانی مبتنی برمحصول: در این ساختار در داخل کشور دوایری بوجود می آید که مسئول کالای خاصی در سطح جهانی هستند.این ساختار زمانی مفید است که شرکت از نظر تولید و فروش در همه ی بازارهای جهانی امکانات و امتیازات زیادی داشته باشند.

 ساختار جهانی مبتنی بر منطقه جغرافیایی: این ساختار دنیا را به چندین ناحیه تقسیم می نماید که هریک از آنها گزارش کار خود را به مدیر عامل می دهد

ساختارجهانی ماتریسی: ساختارهای ماتریسی که در شرکتهای  چند ملیتی کاربرد دارد همانند ساختارهای ماتریسی است که قبلاً شرح داده شد.(نمونه عالی از این نوع شرکت ABB است که دفتر مرکزی آن در زوریخ قرار دارد و فعالیت آن جهانی است)

 الگوی فراملی: وقتی سازمانها با بیش از دو مساله روبرو هستند از ساختارهای چندبعدی استفاده می کنند ،   نمی توان چنین ساختاری را رسم کرد و لی سازمانهای پیچیده ای چون فیلیپس از این ساختار بهره می گیرند. 

+ نوشته شده توسط محمد در چهارشنبه ششم آذر ۱۳۹۲ و ساعت ۱۲:۲۳ ب.ظ |